سلام
من 27سال و پنج ماهمه،لیسانس حقوق دارم .دوستانم تقریبا همگی ازدواج کردن و گاهن بچه هم دارن .بقیه معتقدند ک ازدواج من دیر شده .خاستگارایی هم که برام میان کیفتشون نسبت به قبل کمتر شده بخصوص از نظر مالی .برای ازدواج خیلی تحت فشارم با اینکه زشت نیستم و خانوادم معمولی هستن .اینقدر برای ازدواج تحت فشارم ک چند روز پیش صمیمیترین دوستم یه خاستگار که از من کوتاهتر بود و تا راهنمایی خونده بود و بیشتر از پنجاه میلیون بدهی داشت واسم فرستاده بود و اصرار داشت که چون پسر خوبیه قبولش کنم .خیلی این موضوع ناراحتم کرد .جدیدا هم یه پسری اومده ک وضعیت مالیش صفره نه خونه نه ماشین هیچی نداره و فقط یه مغازه اون هم اجاره .همسن من هست قدش هم از من کوتاهتره در حد چهار یا پنج سانت.تا دهم خونده و خانوادم خیلی تحت فشارم گذاشتن ک پسر خوبیه و وضعیت مالی مهم نیست قد و ظاهر هم مهم نیست فقط اخلاق مهمه از دورو بر هم فشار زیادی رومه و همه میگن پسر خیلی خوب و با ایمانیه و چون سنش کمه وقت برای بهتر شدن وضع مالیش هست اما سن من کم نیست ک امیدوار باشم اینده همه چیز بهتر میشه علاقه هم بهش ندارم بگین من چکار کنم خانوادش هم خیلی اصرار دارن و واسطه زیاد فرستادن .شوهر خاهرانم همه تا سیکل خوندن(خواهرامم یا سیکل بودن یا دیپلم) و از لحاظ مای همگی وقت ازدواج زمین داشتن و ظاهر و قدشون هم مناسب بوده با اینحال خاهرام اصرار دارن که من دارم سخت میگیرم بدجور حس بدی دارم چون احساس میکنم شاید حق با اونا باشه ولی نمیتونم خودمم راضی کنم با پسری ازدواج کنم ک فقط اخلاق داره اونم تنها شاهدش واسطه ها هستن در حالی که خاهر و مادرش فقط میگفتن اخلاقش بد نیست و اگه کسی تشویقش کنه احتمالا درسش رو ادامه بده بگین من چکار کنم ایا من توقعم از ازدواج زیاده?ایا ممکنه بعد ازدواج با چنین فردی سرخورده بشم?